به گزارش شهدای ایران به نقل ازتسنیم، پس از ابلاغ پیام چند هفته پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به مسئولان رسانه ملی، موجی از مطالبی مخابره و تحلیلهایی عرضه شد که معطوف به لحن هشدارآمیز معظمله بود، بر مبنای همین تحلیلها، قضاوتهای بدبینانهای صورت گرفت که طبیعتاً نمیتوانست معنای اصلی این تقریر باشد، بهنظر میرسد کماکان جای تبیین این پیام و فهم معنای آن خالی باشد.
آنچه اهمیت فهم معنای این پیام را بیشتر میکند آن است که طبیعتاً استخدام الفاظ در متون نوشتاری رهبر معظم انقلاب با ظرافت خاصی صورت میگیرد و معظمله با انتخاب واژگانی بجا و مناسب میخواهد مقصودی مشخص را دنبال کند، در این پیام کوتاه نیز کلمهای اضافه نیامده است.
اگر اینگونه به آن پیام نگاه کنیم و در صدد تبیین آن باشیم باید گفت؛ ایشان از مسئولان عرصه رسانه خواسته است در «خبرگیری» از میدان (گرفتن)، «خبررسانی» به جامعه (رساندن) و «تبیین» خبر (روایت)؛ «دقیق»، «مبتکرانه» و «پرتلاش» ظاهر شوند.
خبرگیری از میدان، اولاً باید دقیق باشد یعنی گزارشگر اخبار را بدون واسطه و بهصورت مستقیم از صحنه اخذ کند. ثانیاً گزارشگر باید روحیه و انگیزه تحقیقی داشته باشد که صحنه را درست بکاود و بیابد و ثالثاً در فهم درست واقعیت و اخذ خبر دارای ابتکار عمل باشد و پیشدستی کند.
کنار نیاز به افزایش مهارت خبرگیری، طبیعتاً و بهطریق اولی اهمیت بهبود کیفیت کار زیرساختی ماهوارهای، مخابراتی از یک طرف و ساختاری بهمعنای ایجاد بسترهای کار رسانهای در همه جغرافیای منطقه از طرف دیگر حس میشود.
نکته دیگر در خبرگیری از میدان، آشنایی گزارشگران با نظریات مشاهده و تئوریهای کاربردی رصد میدانی است. گاهی یک گزارش مربوط به یک حادثه یا رویداد است که مؤونه چندانی ندارد، اما گاهی مربوط به حال جامعه در شرایط عادی است. آشنایی با نظریات جدید و روشهای کیفی مشاهده و مردمنگاری، گزارشگر را از تکرار کلیشههای کماثر، بیرمق و کممخاطب رها میسازد و گزارشهایش را باورپذیر، عمیق و اثرگذار میسازد.
مقوله بعدی مربوط به نوع رساندن پیام به مردم است. اگر کار اخذ پیام یا گرفتن خبر با مقدمات گفتهشده درست جلو برود، حالا نوبت بازنمایی درست و باورپذیر پیام به مردم است. بازنمایی پیام در هر قالبی شامل خبر، فیلم یا سریال، نه باید خوشبینانه باشد نه بدبینانه، بلکه باید «خوببینانه» باشد.
امروزه رسانههای مهم دنیا، تمام تکنیکهای لازم را به خدمت ارائه واقعنماترین قاب ممکن درآوردهاند. اهمیت واقعی بهنظر رسیدن تا حدی است که رسانه بیبیسی در بسیاری از برنامههای کارشناسی خود، از تحلیلگران بهظاهر مخالف خود نیز استفاده میکند.
با این حال، ازآنجایی که بر مبنای آموزههای ایمانی ما، قاببندی غیرواقعی برای رساندن پیام درست نهی شده است و از عملیات روانی دروغ نیز برحذر داشته شدهایم، باید تلاش کنیم به نوعی قاببندی ایرانی برسیم که کُنه واقعیت را آنگونه که درست است به مخاطب عرضه کند. خوببینی در این زمینه بهمعنای کاربست دقت، تلاش و ابتکار در دیدن همه ابعاد واقعیت و قاببندی درست یا خوب (نه خوشبینانه یا بدبینانه) جلوههای حقیقی واقعیت نزد مردم است.
جمله آخر آنکه همه اینها به وجود نگاه تبیینی یا عاقلانه نزد رسانه و اهالی آن بستگی دارد. فقط با نگاه حقبینانه است که میتوان عمل بیانگرانه داشت و روایت تبیینی را به جسم و جان مردم نیوش کرد. هم مدیر رسانه باید نگاه حقبینانه داشته باشد، هم سردبیران و کارگردانان، هم تهیهکنندگان و دستاندرکاران و هم گزارشگران و مجریان و بازیگران.